تابستان است و فرانسه با سرمای قطبی مواجه شده است. ده روح تنها و گمشده یکدیگر را می یابند، دیداری عمیق به عنوان آخرین فرصت برای امید و ترس، عشق و رویا...
داستان احمد، 18 ساله فرانسوی الجزایری الاصل که با فرح، دختر جوان تونسی آشنا می شود. او مجموعه ای از ادبیات شهوانی و حسی عرب را کشف می کند و عاشق فرح می شود و سعی می کند در برابر این میل مقاومت کند.
روایت فردی به نام پیتر که وقتی همسر سابقش کیت با پسر نوجوانشان، نیکلاس روبرو می شود، وی به عنوان زندگی پرمشغله خود با شریک زندگی جدید اما و کودکشان در هم آمیخته می شود.
دو بازیگر جوان و بیخیال، رویاهای تئاتر خود را در خیابانهای پاریس دنبال میکنند تا اینکه سختی ناگهانی نقشههایشان را تهدید میکند و خواهرخواندگیشان را آزمایش میکند.
یک زوج میانسال فرانسوی به یک روستای محلی نقل مکان میکنند و به دنبال نزدیکی با طبیعت هستند، جایی که حضور آنها دو نفر محلی را تا حد خصومت آشکار و خشونت تکاندهنده برانگیخته میکند...
جوآن ورا که وقتی چهرهای از گذشتهاش دوباره ظاهر میشود، غافلگیر میشود، با پسرش ناتان به حومه شهر عقبنشینی میکند. در آنجا او خاطرات پراکنده ای از برخوردهای عاشقانه گذشته خود را تجربه می کند.
لورا یک دانشجوی 19 ساله دانشگاه است که به شدت می خواهد در مدرسه خوب عمل کند. او به صورت پاره وقت کار می کند اما نمی تواند مخارج زندگی خود را تامین کند. یک روز عصر که در آن کمبود بودجه وجود دارد، او به یک آگهی شخصی آنلاین توسط "جو" 57 ساله پاسخ می دهد...
ژاک طلاق گرفته است و یک کارخانه شراب سازی کوچک در آستانه ورشکستگی را اداره می کند. هورتنس که مصمم است مجرد نباشد و در انجمن شرکت کند، یک روز وارد فروشگاهش می شود و تصمیم می گیرد برای یک کارگاه مزه ثبت نام کند.
دو زن در آستانه جدایی، در یک بیمارستان، در شب تظاهرات بزرگ توسط کارکنان غرق شده و معترضان خشمگین و مجروح که ساختمان را محاصره کرده اند، بیشتر تحت فشار قرار می گیرند.