داستان فیلم درباره "میلی" که به عنوان خواننده در یک کلوپ شبانه با کلاس کار می کند، یک روز صبح زود او در حال بازگشت از محل کارش یک نوزاد رها شده را پیدا می کند و او را به خانه می برد و ....
ارتش ترکیه به مدت هفت سال است که در یک منطقه خطرناک بدون کمک هیچ کشوری درحال جنگ با تروریست ها است و سعی در نابود کردن آنها دارد ،در این بین فرمانده آلپر(بوراک اوزجویت) با تیمی متشکل از نیرو های ویژه به آن منطقه اعزام می شوند،در آنجا متوجه تله بزرگی علیه ارتش میشن و مجبور میشن با همان تعداد کم به مقابله با دشمن بپردازن، در اصل مهم ترین امتحان اونا وجدانشونه که در این منطقه بتونن انسانیت خودشون رو حفظ کنن و …
داستان در مورد نقاش معروفی است که به طرز مشکوکی در خونه ش به قتل میرسه و دخترش همراه خانوادش به خونه ی پدرش برمیگرده تا کارهای وراثت رو انجام بده ولی اونجا اتفاقات بسیار عجیب و ترسناکی براش میافته…
زنگو. تصور اینکه یه طراح مدل مشهور بشه رو میکرد. در مورد یک زن جوانی که خودشو داخل یه رقابت میبینه رو میگه . زرین زن جوانی که داخل یه محله زندگی میکرد با تحولی که میشه خودشو داخل یه زندگی لوکسی پیدا میکنه. با اینکه بعدا بدست اورده و بعنوان یه زن خوش برخورد و جالبی.لباسهایی که طراحی کرده رو به زنای محله میپوشونه. زرین که تو تصور یه طراح مدل مشهور شدنه . موکوبه که طرحهای زرین و دزدیده و تو نمایش مد شرکت کرد وقتی که زرین فهمید دیونه میشه. بعد از این زرین و دوست صمیمیش فاضیلت داخل ماجراهای سختی میشن که منجر به تغییر زندگیشون میشه .
“حیواناتی که حرف میزنند” داستان پسری ۹ ساله را روایت می کند که برای نجات دوستان حیوانش از شر آدمهای بد به جنگ سختی می رود. “جان” کودکی است که حیوانات را دوست دارد ، بیشتر وقت خود را با دوستان دوست داشتنی خود می گذراند ، زیرا خانواده اش در پارک محافظت از حیوانات کار می کنند. جان که با پدرو مادر و مادربزرگش در پارک محافظت از حیوانات کار میکنند زندگی میکند ویژگی ای خاص و متفاوت دارد.او میتواند حرف حیوانات رو بشنود و با آنها صحبت کند. “شایسته” صاحب پارک،قصد دارد زمین پارک را بفروشد و به جای آن آسمان خراشی بسازد.گرچه پدر شایسته مخالف فروش زمین است زیرا حیوانات در پارک زندگی میکنند و از آنها مراقبت می شود ، ولی شایسته مخفیانه با مافیا مذاکره می کند تا نقشه خود را عملی کند. شایسته با مافیا مذاکره میکند که حیوانات رو ربوده و از بسته شدن پارک اطمینان حاصل کنند. جان ، که نمی خواهد از دوستان حیواناتش جدا شود ، برای شکستن نقشه شایسته و نجات دوستان حیوان خود ، مبارزه سختی را آغاز می کند.
جنک ۳۵ ساله شخصیت وسواسی و اضطرابی دارد.جنک که از زندگی پریشان خود خسته شده است ، می خواهد یک تغییر اساسی ایجاد کند که این تغییر جدایی از “ملدا” ست که با او ازدواج کرده است. روزی که جنک میخواهد تصمیم خود را به همسرش ملدا بگوید با غافل گیری عجیبی روبه رو میشود. ملدا همه ی خانواده را دور هم برای شام جمع کرده و به آنها میگوید قصد بچه دار شدن دارند.جنک که از این تصمیم ملدا سوپرایز میشود از دوست خود صمد کمک میخواهد . صمد که نمیتواند از داستان خلاص شود جنک را به آژانس بازیگران “اوزگور” معرفی میکند ولی اوضاع پیچیده تر میشود.
یه گروه از دوستانی که با هم بزرگ شدن به دلیل وخیم شدن حال نظیه که برای اونا زحمت زیادی کشیده با هم به ازمیر میان، گروهی که بعد از سالها فقط برای چند روز کنار هم اومدن متوجه میشن که شخصیت های کاملا متفاوتی با هم دارن. یه ماجرای پر از هیجان و سوپریز در انتظار این گروه هست...
«رازهای سفره» فیلمی ترکیه ای محصول 2017 به کارگردانی امید اونال است. داستان درباره نسلیجان است. یک آشپز عالی، یک متخصص آشپزخانه ترک، کاملاً وفادار به همسرش، یک همسر بی عیب و نقص در خانه. اما او ...
فیلم فریده درباره یک زن جوان هست که میخواد با یک شرکت تولیدی بزرگ کار کنه. فریده یک زن جوان هست که در یک تولیدی کوچک در یک زیر زمین در حال کار کردن هست. فریده که لباس قهرمان های خیالی رو میدوزه یه روز با رییسش شرطبندی میکنه و زندگیش تغییر میکنه. فریده که با رییسش به مشکل خورده و باهاش وارد یه شرطبندی شده میبینه با شرکت های تولیدی بزرگ وارد رقابت شده و وارد یه مسیر دیگه شده...
بدهی،خرج داستان ی آدم رو که سعی داره از بدهی هاش خلاص بشه رو میگه…مورات که ی آدم جوونه تو ی کانال تلویزیونی کار میکنه…موراتی که خبر های ترول(مسخره) رو میسازه داره واسه عروسی با عشقش آماده میشه ولی کارایی که واسه عروسی لازمه خیلی شبیه اون چیزایی که مورات فکرشو میکرد نیستن…دوست دخترش واسه این روز که فقط ی بار تو زندگیش اتفاق میوفته ده ها خواسته داره…مورات با اینکه خیلی از ته دل راضی نیست ولی سعی میکنه خواسته هاشو برآورده کنه تا اینکه...
بال کایماک که اتمسفر و زیبایی عالی بالکان رو برای خودش جاذبه گردشگری کرده. باده دختر کوچکی است که با جثه کوچکش قلب بزرگی در وجود خودش دارد.داستان پر از امید دختری را که در بین دعوای پدربزرگی که بهترین عسل دنیا را پرورش میدهد و مادربزرگی که بهترین خامه دنیا رو تولید میکند را نقل میکند.