نوجوانانی به نام های بی گانگ آ-گوو و آ-دوزی در تمام طول روز با هم دعوا و مشکل ایجاد می کنند. یک روز، آنها به طور تصادفی کیفی حاوی اسلحه و مواد مخدر را برداشته و به دنبال برادر جی، دوستی در دنیای خلافکاران، به تایپه می روند...
وقتی لوک از کی خواستگاری میکند و یک کلمه ساده «متاسفم» را میشنود، از خواب بیدار میشود که روی تختش میلرزد. لوک دوباره تلاش می کند اما به دلیل رد شدن مکرر مجبور می شود به همان صبح خواستگاری خود برگردد.
یک ستاره ورزشی که تبدیل به مجرم شده است، مفسر بالای تپه لیو لی مین را گروگان نگه می دارد. لیو که این را فرصتی برای بازگشت بزرگ خود می داند، همراه با هیاهو بازی می کند. اما حقیقت حتی از وحشیانه ترین تخیل او تکان دهنده تر است و ...
مردی که از کما بیدار می شود و می بیند که ذهن چهار مظنون قتل سریالی مرده بارگذاری شده است. اینها تنها سرنخ هایی را برای پلیس برای ردیابی آخرین قربانی بازمانده دارند....
افسر پلیس چو قصد دارد از دوست دخترش چن خواستگاری کند. او سپس یک گزارش قتل دریافت می کند و آن را به منطقه کوهستانی تعقیب می کند. متأسفانه متوفی دوست دخترش چن است. او که داغدار است، تمام تلاش خود را می کند و ...
در طول جشنواره کینگ مینگ، یک مادر مجرد هه شنگ ژین، دختر و مادرش، از مقبره در گورستان شیائی بازدید می کنند. شیائو یی، دختر شنگ شین، وقتی ناپدید می شود که به طور تصادفی مانعی عجیب را لمس می کند و غریبه ها را از سنگ قبر دور نگه می دارد. به نظر می رسد کلید پیدا کردن کودک گمشده در دیوارهای عمارت، متصل به قبرستان پنهان شده است. شنگ شین، به زودی وارد عمارت میشود و با سرنخهایی از ارواح باستانی که در ساختمان گیر کردهاند، نه تنها سعی میکند دخترش را پیدا کند، بلکه راز وحشتناکی را که سالها در ساختمان مدفون شده بود، حل کرده و فاش میکند...
جایی در سواحل تایوان، هتل آیریس، یک مؤسسه ساحلی است که توسط یک زن ژاپنی سرد و صرفهجو (ناهانا) و دختر تنها نیمه تایوانیاش ماری (لوسیا) اداره میشود. یک شب، ماری صدای گریه های زنی را می شنود که...