اول شورش میکومون، و بعدشم راه اندازی مجدد اتفاق افتاد. تایچی و دوستاش میکو رو با غم و اندوه خودش تنها گذاشتن و به دنیای دیجیتالی رفتن. اونا با دوستشون دیجیمون که همه خاطراشو از دست داده دیدار میکنن. حتی با این وضع، مقصد دیجی تصمیم میگیره که بره بیرون و اون پیوندا رو دوباره بسازه و دیجیمونش با مهربونی جواب میده. تنها کسی که اعتراض میکنه بیومون ـه که حتی بعد از پشت سر گذاشتن صحنه تازه کارها هم محتاطانه عمل میکنه... "گفتم که، هیچی راجب گذشته نمیدونم!" مهربونی سورا وقتی که خودشو قربانی میکنه باعث میشه که بیومون یکم نرم تر شه. حالا سورا زخمیه و درد میکشه و تایچی و یاماتو نمیدونن چی باید بهش بگن. ...
تایچی و دوستاش نمیتونن پنهان کنن که چقدر ناجور بود که یچیزی یهویی با میکومون اشتباه پیش رفت و مسبب شد که لئومون رو نابود کنه و در غبار محو شه. "اگر میکومون آلوده شده بود، میخوام بفهمم که دلیلش چی بوده. هیچ علامتی ازش نیست؟ و دقیقا کی این اتفاق افتاد؟" سوالات و عکس العمل هاییه که کوشیرو نشون میده تا با این موضوع مقابله کنه. ولی وقتی که نمیتونه چیزی پیدا کنه، مجبور میشه که از میکو کمک بگیره. "لطفا. اگر بخوام ته توی این آلودگی رو در بیارم به اطلاعات نیاز دارم." میکو نمیدونه چی جواب بده...
گروه دیجیدستیند به یک شهر بازی میروند و به همگی خوش میگذرد، ولی جو با آنها نمیآید چون میخواهد برای امتحاناتش درس بخواند. یک دیجیمون مسموم دیگر، اوگرمون، به اودیبا حمله میکند. گومامون از خانه فرار میکند در حالی که میمی با گروه دیجیدستیند و همکلاسیهایش به خاطر ایدههای خودخواهانهاش روبرو میشود. آیا جو پیش از آنکه دیر شود مسئولیتهایش را قبول میکند؟
شش سال از اون تابستونی که یاگامی تایچی و دوستانش به عنوان بچه های انتخاب شده پای به دنیای دیجیتال گذشته میگذره. و از آخرین نبرد گروه هیکاری یاگامی در مقابل بلیالوامدمون تقریبا سه سالی هست که گذشته. و همچنان که روزهای آرومی رو سپری میکردن به دلایلی دروازه دنیای دیجیتال بسته میشه. و حتی بچههای انتخاب شده هم علت این اتفاق رو نمیفهمن و همینطور روزها سپری میشه تا اینکه یک روز …
وقتی کیوکو کودک بود ، ناپدری اش از نظر خاصی به او علاقه داشت. او در نهایت به دنیای فانتزی و شخصیت های چندگانه پناه می برد. کیوکو سه همخانه دارد که هرکدام شرایط متفاوتی دارند علاقه هرکدامشان در نهایت کمکی به وضعیت روحی ناپایدار کیوکو نمیکند و ...
این فیلم که از رمان "دختران گمشده و هتل های عشق"، نوشته ی کاترین هانراهان، اقتباس شده است. داستان یک معلم زبان آمریکایی هست که دارای گذشته ی ناخوشایندی است. او با یکی از خلافکاران یاکوزا در توکیو وارد رابطه شده است و ...
“کنجی” یک استاد کاراته مرموز و انزواطلب است. زمانی که خواهر کوچک “کنجی” در لس آنجلس گم می شود، او برای پیدا کردن خواهرش تمام خیابان های شهر را جستجو میکند و هرکس که سر راهش قرار بگیرد، با خشم او مواجه می شود…
ماسائو کیوتا دانش آموز دبیرستانی است که در جنوب کوماموتو ژاپن زندگی می کند. باشگاه هندبال این مدرسه در شرف تعطیلی است. آیا شبکه های اجتماعی می توانند آن را دوباره زنده کنند و ....
یکبار دیگر ۴ نفر از اعضای تیم علوم پایه برای مبارزه با یک دشمن جدید متحد میشوند، اما این بار به نظر میرسد که دنیای کن میتواند منبع مشکل باشد. او به این فکر می افتد که آیا یکی از قدیمیترین متحدان او به دشمن تبدیل شدهاست یا خیر.