خانواده کرودها توسط خانوادهای دیگر به نام بترمنز که ادعا میکنند بهتر و تکامل یافته تر هستند ، به رقابت دعوت میشوند ، هرکدام از آنها سعی میکنند تا ویژگیهای برتر خود را به نمایش بگذارند ، اما…
یک خانواده غارنشین در دوره ماقبل تاریخ بعد از اینکه غارشان خراب می شود، مجبور می شوند پا به دنیایی فراتر از آنچه فکر می کرده و همیشه می دیده اند بگذارند...
یک فرد آرام، گولش میدهند و به کار فراشی در سرزمین عجایب نا امن والی، مشغول میشود. کار های عادی ناگهان جای خود را به مبارزه برای بقا علیه موجودات شیطانی میدهند.
داستان این فیلم دربارهی خانوادهی گاردنر میباشد که تصمیم میگیرند به دلایلی به یک مزرعهی دورافتاده در یک روستای جدید در انگلستان نقل مکان کنند. اما طولی نمیکشد که یک شهاب سنگ در حیاط جلوی خانهشان سقوط میکند و خیلی زود ذوب شده و زمین و فضای آن منطقه را با رنگهای عجیب و غریب آلوده میکند و…
.داستان این فیلم از آنجایی شروع میشود که در یک عملیات مقدار زیادی از محمولهی مورد نظر ربوده میشود و واردکنندهها نیز همگی کشته میشوند. در این میان مدیرعامل یک کمپانی دو نفر از افراد حرفهای خود را برای تحقیق دربارهی این اتفاق و محل نگهداری محموله میفرستند. اما در این میان اتفاقات زیادی رخ میدهد و…
یک شکارچی حیوانات باغ وحشی، عبور کشتی بارکش خود را که حامل چندین حیوان شگفت آور و بسیار خطرناک؛ مانند یک جگوار سفید، است، با یونان هماهنگ کرده. در این کشتی همچنین یک قاتل سیاسی وجود دارد که قرار است به صورت مخفیانه به کشور خود، ایالات متحده، بازگردد. بعد از دو روز از شروع این سفر، این قاتل از کشتی فرار کرده و حیوانات داخل آن را آزاد می کند. این اتفاق باعث می شود حرج و مرج شدیدی در کشتی ایجاد شود.
شخصی بعد از 22 سال از زندانی که حقش نبود آزاد میشود و به دنبال رئیس گروه خلافکارانی است که بیست و دو سال پیش باعث به زندان افتادنش شد و حالا وقت انتقام است.
یوری اورلوو (نیکلاس کیج) یک دلال اسلحه است. او کارش را با فروختن اسلحه به اوباش خیابانی شروع می کند و بعد از گذشت ۱۰ سال، با یک فرمانده ارتشی افریقایی قرارداد فروش سلاح می بندد. از طرفی یک مامور پلیس بین الملل نیز او را تعقیب می کند و در این بین او میان وسوسههای نفسانی برای ادامه به این تجارت و عذاب وجدان بخاطر این تجارت کثیف، می ماند.
پس از درگیری «کیپ» (ریبیزی) باا رئیس یک باند تبهکاری، برادر بزرگ ترش، «رندال رینز» (کیج) برای نجات جان برادرش، متعهد می شود که با هم کاری چند سارق حرفه ای اتومبیل یک شبه پنجاه اتومبیل گران قیمت را بدزدد...
جادوگری بنام «بالتازار بلیک» ( نیکلاس کیج ) یک جوان ظاهرا معمولی و بی عرضه را انتخاب می کند تا از شهر نیو یورک در مقابل رقیبش، «ماکسیم هروات» ( آلفرد ملینا ) دفاع کند...
جانی بلیز در دوران جوانی و زمانیکه حال پدرش بشدت وخیم است مفیستو یا همان شیطان نزد او آمده و با او معامله ای می کند . او حاضر می شود به ازای شفای پدرش از بیماری روح خود را در اختیار شیطان بگذارد اما در ادامه در می یابد فریب خورده است...
داستان در سال 1983 و در طبیعت وحشی شادو مونتاین آمریکا روایت میشود؛ جایی که رِد و مَندی یک زوج خوشبخت در آنجا زندگی میکنند. اما وقتی که یک فرقه مذهبی مرموز، مَندی را قربانی میکند، رِد به قصد انتقام ...
مردی که کارهای خلاف را کنار گذاشته، به همراه همسرش که سابقا مامور پلیس بوده است، بچهای ندارند. آنها تصمیم می گیرند یک بچه از خانوادهی دیگری را بدزدند و خودشان بزرگ کنند. اما اوضاع از آنچه که پیش بینی می کردند پیچیده تر می شود...
جولی، یک دختر روستایی می باشد، با رندی،که در شهر زندگی میکند،ملاقات می کند. آنها از دنیاهای مختلف هستند و عاشق یکدیگر میشوند.با وجود شرایط نامناسب و ممانعت دوستانشان،آن های ترجیح میدهد با یکدیگر بمانند که ...
هنگامی که یک کشتی آمریکایی توسط زیردریایی ژاپنی در محل حضور کوسهها در دریای فیلیپین آسیب میبیند، اعضای کشتی با کابوسی هولناک که رنگ واقعیت به خود گرفته مواجه میشوند…
داستان در آینده و در شهر متروسیتی اتفاق می افتد. یک دانشمند به نام تنما ربات جوان با قدرت های باورنکردنی را خلق می کند. پسری به نام آسترو که بسیار شبیه انسان است و با ارتباط با اطرافیانش در حال یادگیری احساسات و عواطف است تا اینکه خطری بزرگ توسط شر و دوستان او را مورد تهدید قرار می دهد و اکنون آسترو باید با تمام نیرویش شهر را نجات دهد...
درقرن ۱۴ میلادی، شوالیه ها در حال انتقال یک جادوگر زن به صومعه می باشند، زیرا راهبان گمان می کنند ممکن است قدرت های این زن باعث شیوع طاعون سیاه شده باشد...
دو دوست از جنگ ویتنام به خانه بازمی گردند.یکی از آنها دچار مشکلات فیزیکی شده اما دیگری ضربه روحی خورده که او را به راهی می کشاند که تصمیم می گیرد یک پرنده شود...
فیلم بر اساس یکی از طولانی ترین و خون بارترین حوادث تاریخ دنیای پلیسی است. افسر پلیس مایکل چنلدر (نیکولاس کیج) خودش را در میانه سرقتی از بانک میبیند؛ جایی که عده ای حرفه ای و تا دندان مسلح در کمین او...
فیلم مامان و بابا، با بازی فوق العاده نیکلاس کیج 24 ساعت دلهره آور برای یک دختر نوجوان و برادر کوچکش را به تصویر میکشد که باید برای زنده ماندن خود تلاش کنند زیرا تمام شهر از جمله پدر و مادر به دلیل حمله عصبی که ریشه در عوامل ناشناخته ای دارد وحشی شده اند و قصد صدمه زدن به آنها را دارند ...
«جو» (کیج) آدم کشی حرفه ای است که برای انجام چهار قتل به بانکوک می رود. اما او بر خلاف قواعد کارش، از طرفی جوانی به نام «کنگ» (یامنارم) را زیر پر و بال خود می گیرد و از طرف دیگر به دختری کر و لال به نام «فون» (یانگ) علاقه مندی می شود که در یک داروخانه کار می کند...
جنگ جهانی دوم. «بن» (بیچ) و «چارلی» (ویلی)، دو سرخ پوست ناواهو به نیروی دریایی می پیوندند تا «رمزگویان پیام های سر بسته» باشند و بتوانند رمزهای نظامی جدید امریکایی را – که بر اساس زبان سرخ پوست های ناواهو طراحی شده – ترجمه کنند. «جو اندرس» (کیج) و «پیت آندرسن» (اسلیتر) نیز مأمور محافظت از «بن» و «چارلی» می شوند.
جایی میان کارولاینای شمالی و جنوبی. «سیلر ریپلی» (کیج) جلوی چشم های محبوبه اش، «لولا» (درن)، مردی را که با چاقو به او حمله کرده، می کشد و به زندان می افتد. اما بیست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد می شود «لولا» با این که مادرش «ماری یتا» (لد) ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به دیدنش می رود. عشاق از شهر می روند و به سوی نیو اورلیانز به راه می افتند...
«بن سندرسون» که یک فیلمنامه نویس الکلی است، همه ی زندگی اش را به خاطر همین عادتش از دست داده. بعد از اخراج شدن از محل کارش، او همه چیز را رها می کند و به لاس وگاس می رود. او در آنجا با فاحشه ای بنام «سرا» آشنا می شود که همانند خودش مشکلاتی دارد...
فیلم از صحنههایی از فیلمبرداری فیلم جان مالکوویچ بودن شروع میشود که در آن «چارلی کافمن» (نیکولاس کیج) افسرده مهلت کمی برای تحویل فیلمنامه اقتباسی دزد ارکیده به شرکت کلمبیا پیکچرز دارد. در مقابل چارلی افسرده برادر دوقلوی سرزنده او، «دونالد»، است که در نظر دارد به تأسی از چارلی شروع به نوشتن فلیمنامه کند.
یک شعبده باز بنام «کریس جانسن» ( نیکلاس کیج ) توانایی دیدن اتفاقاتی که در چند دقیقه آینده رخ می دهند را دارد. FBI از او کمک می گیرد تا با استفاده از مهارتش بتواند جلوی یک حمله تروریستی را بگیرد...
تولسای نیوانگلند. «راستی - جیمز» (دیلن) با پدر الکلی (هاپر) و برادر بزرگش، «عشق موتور» (رورک) زندگی می کند. «عشق موتور» شیفته ی یک نوع ماهی تایلندی به نام «ماهی مهاجم» است - ماهی ای که باید از همنوعانش جدا نگه داشته شود، چون با هیچ ماهی دیگری (و حتی خودش) سر سازگاری ندارد...
«والر» (نیکلاس کیج) یک جاعل و کلاهبردار بزرگ و ماهر اما به شدت وسواسی و روان پریش است. والر برای اینکه مشکلات روحی روانی اش بر روی حرفه اش تاثیر نگذارد به اجبار تحت مداوای دکتر کلین قرار می گیرد. دکتر کلین برای مداوای او تصمیم می گیرد وی را با دختر 15 ساله اش «آنجلا» که والر تاکنون او را ندیده و از وجودش نیز خبری ندارد مواجه کند. 14 سال پیش، در همان بدو ازدواج، همسر باردار والر او را ترک کرده و بنابراین والر هرگز موفق به دیدن دخترش نشده است. حال آنجلا برای یک تعطیلات کوتاه نزد پدرش می آید. بازگشت او والر را در موقعیت تازه و دشواری قرار می دهد.
هنگامی که کوشش «مایکل» (کیج) برای یافتن کار در ایالت وایومینگ به جایی نمی رسد، تنها و بی پول به شهر کوچک «رد راک» می رود. در آن جا گرداننده ی یک کافه (والش) او را با آدم کشی حرفه ای به نام «لایل» اشتباه می گیرد و به او پنج هزار دلار برای کشتن همسرش (سوزان» (بویل) پیشنهاد می کند...
داستان فیلم دبارهی یک سیاستمدار مطرح آمریکایی (نیکولاس کیج) است که به دلیل رسوایی مشکلات خانوادگی اش با همسرش و فاش شدن اسرار زندگی اش، مورد شک و تردید از جانب مردم قرار گرفته است و سعی در برگرداندن اعتبار خود را دارد، اما...
«کایل» (نیکلاس کیج) و «سارا میلر» (نیکول کیدمن) زن و شوهری هستند که به همراه دختر نوجوانشان، «آوری» (لیانا لیبراتو) زندگی بسیار خوب و خوشی دارند. کایل در کار خرید و فروش الماس است و از این طریق توانسته ثروت هنگفتی بهم بزند. اما در شبی، یک گروه به خانه خانواده میلر حمله می کنند و تنها خواسته آنها هم پول است. کایل تصمیم می گیرد در مقابل این گروه بایستد اما ...
ریکی سانتورو یک پلیس فاسد شهر آتلانتیک است که در شب مسابقات قهرمانی بوکس سنگین وزن که در یک کازینو برگزار می شود او یکی از مامورین حفاظتی می باشد. اما در این شب یکی از اعضای برجسته دولت که در آنجا حضور دارد توسط یک تیرانداز بقتل می رسد. ریکی مامور رسیدگی به پرونده این قتل می شود و بزودی متوجه توطئه ای می شود که در پشت این قتل وجود داشته...
«جک کامبل» (کیج) مردی است مجرد و معتاد به کار، که این بخت و فرصت در اختیارش گذاشته می شود تا ببیند اگر در کنار «کیت» (لیونی)، نامزد قدیمی اش می ماند، چه زندگی ای داشت.
داستان پسر بچه ای 10 ساله با نام لوکاس که عازم سفری عجیب شده است که طی این سفر او با قدرت جادویی مورچه ها به سایز و شکل و شمایل آنها در می آید و محکوم می شود که به مانند آن ها زندگی کند. از این سفر لوکاس درس های مهمی درباره زندگی می آموزد که ...
داستان این فیلم مربوط میشود به مردی به نام ویل مونتگامری(نیکلاس کیج) ، که یک سارق حرفه ای و سابقه دار است . دختر اون توسط همکار قدیمی*اش دزدیده میشود و فقط 12 ساعت وقت دارد تا 10 میلیون دلار پول را برای آزادی دخترش فراهم کند...
فیلم با تصاویر واقعی از بوستون سال 1987 آغاز می شود، جائی که رمانویس مشهور "چارلز دیکنز" مشغول خواندن کتاب است. در آغاز کتاب، زنی از میان جمعیت فریاد کشیده و به یک موش اشاره می کند و...
والتر و اِستون دو افسر پلیس بسیار معمولی هستند که در اتاق شواهد اداره ی پلیس مشغول به کار می باشند. اما هنگامی که اِستون درمی یابد پرونده ی گروهی خلافکار که به مقدار بسیار زیادی پول مربوط می شود در حال بررسی هست او به همراه والتر برای پیدا کردن منبع اصلی پول دست به کار می شوند ...
یک جستجوگر گنج در آستانه رسیدن به یک گنجینه افسانهای است که چندین قرن مخفی مانده. اما یکی از هم دستانش به او خیانت می کند و سعی دارد زودتر از او به گنج برسد.
در سال ۱۹۵۸ و در جشن پایان تحصیلات دوره ابتدایی، از گروهی از دانش آموزان مدرسه خواسته می شود که به طراحی تصاویری بپردازند که قرار است در موزه تاریخی فرهنگی مدرسه نگهداری شود. همه دانش آموزان به طراحی تصاویر دلخواه شان می پردازند اما در این میان یک دانش آموز دختر به جای نقاشی، کاغذهایش را با ردیفی از شماره های دلخواهش پر می کند... پنجاه سال بعد نسلی تازه از دانش آموزان برای یافتن مفاهیم موجود در طراحی های دانش آموزان دهه پنجاه، به کار گرفته می شوند. یکی از دانش آموزان نسل جدید «کالب کاستلر» است که تلاش دارد کدهای دانش آموز دختر سال ۱۹۵۸ را رمزیابی کند. وی به کمک پدرش پرفسور «جان کاستلر» (نیکلاس کیج) به رمزگشایی نوشته مذکور پرداخته و پرفسور متوجه می شود که این نوشته مرموز، تاریخ وقایعی خاص در آینده را پیش گویی می کند...
دولت ایالات متحده می خواهد به هر کشوری که خواهان رهایی از شر مواد مخدر بدون استفاده از ارتش است کمک کند. اما کارتل های مواد مخدر با استخدام یک خلبان مزدور و ماهر و مجهز کردن او به یک هلیکوپتر سعی می کنند با این پیشنهاد مقابله کنند...
داستان فیلم درباره ی ماموری به نام اوان لیک (نیکلاس کیج) هست که حاضر به کناره گیری از کارش در سازمانی که کار میکند نیست و به شدت پیگیر و به دنبال گیر انداختن آدم خطرناکی هستش که چند سال پیش در حین ماموریتی او را شکنجه داده بود و...
یک جنگجوی مرموز (نیکولاس کیج) به همراه دختر و پسر یک امپراتور چینی تیمی تشکیل می دهند تا جلوی یکی از فرزندان بی رحم امپراتور، که به دنبال مرگ آنها هست را بگیرند...
«مک لاکلین» (کیج) و «جیمنو» (پنیا) در بین پلیس هایی بودند که پس از حمله به برج های مرکز تجارت جهانی، تلاش کردند مردم را از آن عمارت ها بیرون بکشند. وقتی برج ها فرو ریخت، «مک لاکین» و «جیمنو» هر دو در طبقه ی پنجم بودند و هر دو جزء آخرین آدم هایی بودند که زنده از لابه لای ویرانه های برج ها بیرون کشیده شدند و …
یکلاس کیج از نامزد سابق خود نامه در یافت می کند که او راه یک جرزه خصوصی دعوت می کند در جایی که نامزد قدیمی نیکلاس کیج زندگی می کند در جزیره ، قوانین خاصی برای ساکنین وجود دارد .ساکنین این جزیره یه چیز های مشکوک وجود داره در این هنگام که اتفاق های خاصی رخ می دهد و …
«لورتا کاستورینی» (شر)، بیوه ای سی و هشت ساله است که با خانواده ی ایتالیایی- امریکایی خود در بروکلین زندگی می کند. او با «جانی کامارری» (آیلو) نامزد کرده و در حین تدارک مقدمات ازدواج، خبر می رسد که مادر «جانی» در سیسیل در بستر مرگ است و او به آن جا می رود. «جانی» برادر کوچک تری به نام «رانی» (کیج) دارد که از پنج سال پیش با او صحبت نکرده است و «لورتا» سعی می کند آن دو را آشتی دهد...
زنی مسن که شوهر محترم و بسیار ثروتمندش اخیرا مرده است، «تام ولز» (کیج)، کارآگاه خصوصی را استخدام می کند. وظیفه ی «ولز» تحقیق درباره ی فیلمی پنج دقیقه ای و هشت میلی متری است که در گاوصندوق شوهر پیدا شده و طی آن دختر نوجوانی (پوئل) مورد هتک حرمت قرار می گیرد و کشته می شود …
فرشته ای که مآمور هدایت ارواح مردگان پس از مرگ آنهاست (نیکلاس کیج)، به اقتضای وظیفه اش، با آدم ها و زندگی آنها آشنا می شود. زندگی آدم ها روی زمین برای او موضوع جالبی بوده تا اینکه عاشق دختر پزشکی می شود (مگ رایان) که به خاطر فوت بیمارش در حین عمل جراحی قلب، متآثر شده و روی پلکان بیمارستان محل کارش، گریه می کند...
گروهی از تفنگداران ارتش ایالات متحده به رهبری ژنرال هومل (اد هریس) برای رسیدن به اهداف و خواسته هایشان گروهی از بازدیدكنندگان آلكاتراز را در همانجا به گروگان میگیرند و تهدید میكنند كه از سلاح های میكروبیولوژیكی بر علیه مردم استفاده خواهند كرد. در این بین پلیس قصد دارد با كمك دكتر گودسپید (كیج) و زندانی باسابقه ای چون میسون (كانری) كه بارها از آلكاتراز فرار كرده، بتواند بر توطئه های آن ها فائق آید...
نیو اورلئان،سال 1981."سانی فیلیپس" پس از مرخص شدن از ارتش به خانه و نزد مادر خود باز می گردد و برای او کار می کند.او قصد دارد این کار را کنار بگذارد اما نمی تواند از گذشته فرار کند...
روزی چارلی لانگ (کیج)، پلیس وظیفه شناس، در عوض انعام به «ایوون بایاسی» (فاندا) که در یک کافه کار می کند، قول می دهد نیمی از برد خودش و همسرش (پرس) در بخت آزمایی را به او بدهد. فردای آن روز، بلیت «چارلی» برنده ی چهار میلیون دلار می شود...
مردی، پس از انکه به همسرش تجاوز میشود او در جستجوی کمک برای انتقام در یک گروه سرویس دهی پارتیزان نام نویسی میکند، اما طولی نمی کشد که می فهمد آن ها در قبال خدماتشان از او چیزی می خواهند که...
«دیو اسپریتس» (کیج) مجری برنامه های هواشناسی یکی از شبکه های پر بیننده ی تلویزیونی شیکاگو است. زندگی او از لحاظ حرفه ای، کم و کسر ندارد. اما از لحاظ خصوصی پر از مشکل و دردسر است...
نیویورک، اوایل دهه ی 1990. «فرانک پیرس» (کیج)، راننده ی آمبولانس شیفت شب در آستانه ی فروپاشی روانی است. «فرانک» همواره از این که موفق به نجات جان زن جوانی به نام «رز» نشده، احساس عذاب وجدان می کند. تا این که دل باخته ی «مری» (آرکت)، دختر سابقا معتاد «آقای برک» جانسن می شود. «آقای برک» مردی است که بر اثر سکته ی قلبی به حالت اغما رفته و «فرانک» او را به بیمارستان رسانده است.
وقتی که اندرو استرلینگ یک نویسنده موفق شهرنشین، خانه ای برای گذراندن وقت و تفریح خود در نیوانگلند میخرد پس از رفت و آدم های بسیار، پلیس او را با یک سارق اشتباه می گیرد.
«جک سینگر» (کیج)، کارآگاه خرده پای نیویورکی، و نامزدش «بتسی» (پارکر) برای ازدواج و گذراندن ماه عسل به لاس وگاس می روند. اما در آن جا قماربازی به نام «تامی کورمن» (کان) با دیدن «بتسی» که شبیه همسر مرحومش است، ترتیبی می دهد تا در یک بازی پوکر از «جک» ببرد و «بتسی» را تصاحب کند...
"جانی کالینز" (Nicolas Cage) و "زندلی" با هم ازدواج می کنند و زندگی شاعرانه ای دارند تا اینکه یکی از دوست های جانی نقشه عشقی با زندلی می ریزد اما چیزی به نام عشق بین آن دو وجود ندارد و جز هوای شهوت چیز دیگری نیست و زمانی که جانی متوجه قضیه می شود، به تنها چیزی که فکر می کند انتقام و نفرت هست و...
"هنری" و "نیکی" دو دوست قدیمی هستند که فرصت کمی پیش از اعزام به جنگ جهانی دوم دارند."هنری" به "کدی دینگر" دختر تازه وارد شهر علاقه مند شده و تصور می کند او ثروتمند است.اما "نیکی" آنها را مجبور به آشنایی می کند و...
فیلم داستان یک استاد دانشگاه (نیکلاس کیج) است که پسر ۸ سالهاش از روز هالووین به شکل مرموزی ناپدید می شود و او برای پیدا کردن پسرش با ماجراهای عجیبی مواجه می شود.