داستان فیلم در مورد یک خانوادهی کرهای و آمریکایی است که به مزرعهی کوچکی در آرکانزاس نقلمکان میکند تا رویای آمریکایی خودش را تحقق بخشد. این خانواده وقتی دگرگون میشود که مادربزرگ بدزبان و دوستداشتنیشان از راه میرسد و …
این داستان حول دو خواهر و برادر و تلاش آنها برای یافتن زمینی مستحکم در خانه های پدر الکلی و مادر غافل است. کودکان در نهایت فرار می کنند و زندگی موقت خود را پیدا می کنند.
سریال Swamp Thing بر روی دکتر ابی کرین از مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری تمرکز دارد. زمانی که او به خانه کودکیاش در هوما ایالت لوئیزیانا باز میگردد تا در مورد ویروسی که منشاء باتلاقی دارد تحقیق کند، او رابطهای با دانشمندی به نام الک هالند تشکیل میدهد ولی در نهایت او به طور غم انگیزی جان خود را از دست میدهد. زمانی که افراد و نیروهایی قدرتمند به هوما میآیند و قصد دارند که باتلاق و املاک اطراف آن را تصاحب کنند، ابی در میابد که باتلاق رازهایی هم ترسناک و هم شگفت انگیز دارد و حتی ممکن است عشق زندگیاش به راستی نمرده باشد!
وحشت و ترس باعث می شود زنی تصمیم بگیرد از صحنه تصادف که منجر به قتل شده بود فرار کند اما وجدانش او را متقاعد می کند که جنازه مرد رو به خانواده اش بازگرداند و…
یک دستگاه اتمی یک پالس الکترومغناطیسی تولید می کند که باعث قطع برق بیش از دویست میلیون نفر می شود. اکنون یک دختر نوجوان باید به خانواده اش کمک کند تا در این دنیای تاریک جدید زنده بمانند.
پس از درگیری «کیپ» (ریبیزی) باا رئیس یک باند تبهکاری، برادر بزرگ ترش، «رندال رینز» (کیج) برای نجات جان برادرش، متعهد می شود که با هم کاری چند سارق حرفه ای اتومبیل یک شبه پنجاه اتومبیل گران قیمت را بدزدد...
لوری استرود برای آخرین بار با مایکل مایرز مواجه میشود. شخص نقابداری که چهل سال پیش در شب هالووین قصد مرگ لوری را داشته و از آن زمان به دنبال نابودی او بوده است و…
فیلم داستان "فیشر ویلو"، دختر منفور یک مزرعه دار بزرگ را روایت می کند که تنفر شدیدی از انسانهای کوته فکر داشته و علاقه زیادی به توهین کردن به انسانهای اطرافش دارد...
یک ستاره ی دنباله دار عظیم به طرف کره ی زمین در حرکت است. قرار بر این می شود که «هری استامپر» (ویلیس) و گروهش روی تکه ی اصلی ستاره ی دنباله دار فرود بیایند، تا عمق ۲۰۰ متر آن را سوراخ کنند و یک بمب اتمی در آن کار بگذارند. انفجار این بمب ستاره ی دنباله دار را دو نیم خواهد کرد...
یک مامور سابق سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) زندگی آرامی را در سوئیس آغاز کرده که در ماموریتی ناخواسته همسر خود را از دست می دهد و مجبور به ایستادن در مقابل شاگرد سابقش و پایان دادن به آخرین ماموریت خود می شود که اینبار رنگ و بویی شخصی دارد...
"داج" یک هکر کامپیوتری است که دوران محکومیت خود را سپری می کند در حالیکه "پایپر" مردی خشن است. در اقدام به سرقتی که به خوبی پیش نمیرود آن دو به هم بسته شده و با هم فرار می کنند که همین موضوع باعث رخ دادن اتفاقاتی جالب برای آن ها می شود...
فیلم بر اساس اتفاقات واقعی است که در سال ۱۹۶۰ در شهری در ایالت آلاسکا اتفاق می افتد و به علت نوع خاص اتفاقات پلیس و FBI آن را مسکوت و بایگانی کرده اند. در آن سال ها گزارشاتی مبنی بر ربوده شدن انسان ها ارسال می شد. در سال ۷۲ یک دکتر روانشانس به بررسی اتفاقات پرداخت اما بررسی ها و تحقیقات او انتشار پیدا نکرد تا اینکه خود دکتر تایلر در سال ۲۰۰۲ مطالب را بازگو و افشا کرد. ماجرا از این قرار بود که در شهر نوم افراد محلی نوعی ارتباط روحی با بیگانه ها و فضایی ها برقرار می کردند که انواع مختلفی داشت نوع اول دیدن بود نوع دوم به جا ماندن مدارک و شواهد بود . نوع سوم برقراری ارتباط با بیگانه ها ، تماس یا برخورد مستقیم بود و در ارتباط نوع چهارم انسان ها توسط بیگانه ها ربوده می شدند …
داستان فیلم در مورد سه مامور پلیس متفاوت در بروکلین است که بعد از پیمودن مسیر های مختلفی که در پی گرفته اند، گذر همگی شان به یک منطقه خطرناک در شهر می افتد...
«دکتر هلن هادسن» (ویور)، روان شناس، نتیجه ی سال ها مطالعه و تحقیقاتش را درباره ی قاتلان زنجیره ای در یک کنفرانس اعلام می کند. پس از پایان کنفرانس، در دست شویی دانشکده مردی به نام «داریل لی کالم» (کانیک جونیر) به او حمله می کند اما جان سالم به در می برد و «داریل» نیز به زندان می افتد. «دکتر هادسن» که از آن پس به بیماری ترس از فضای باز مبتلا شده، خود را در منزل حبس می کند...
«پل هکت» (دان) یک شب محیط امن آپارتمانش را در منهتن ترک می کند و برای ملاقات با دختری به نام «مارسی» (آرکت) به محله های پایین شهر نیویورک می رود. در طول شب مجموعه ای از حادثه های عجیب و غیر مترقبه به او ثابت می کند که بهتر بود و در خانه اش می ماند و تلویزیون تماشا می کرد.
داستان درباره ی حوادثی است که پس از حمله ی فضایی ها اتفاق می افتند . گروهی از بازمانگان این حادثه برای مقابله با این موجودات به هم ملحق شده و تشکیل گروهی را میدهند که به وسیله ی تام میسن که یک استاد دانشگاه است رهبری میشود . تام باید ضمن جستجو برای پسرش که به نظر میرسد توسط فضایی ها به اسارت گرفه شده به گروه نیز آموزشات لازم برای مقاومت در برابر دشمن را بدهد.
هندرسون دز (Daniel Day Lewis)، یک فروشنده هنری بر اساس نیویورک از انگلستان، به گرجستان سفر می کند تا هری دین استنتون، پاتریارخ را متقاعد کند تا مونتی را از دست بدهد.
«ستوان فارل» (کاستنر)، افسر اطلاعات نیروی دریایی با زنی به نام «سوزان» (یانگ) آشنا می شود. در حالی که متوجه می شود «سوزان» محبوبه ی وزیر دفاع، «دیوید برایس» (هاکمن) نیز هست. خیلی زود «سوزان» به قتل می رسد و «تام» یقین پیدا می کند که «دیوید» قاتل است…
السکاندرای ویرجینیا، سال 1971. بر اساس حکم دادگاه، سه دبیرستان - دو دبیرستان سفید پوستان و یک دبیرستان سیاه پوستان - به ناچار و برای نخستین بار در هم ادغام می شوند. در نتیجه، «بیل یوست» (پاتن) مربی با سابقه ی تیم فوتبال امریکایی یکی از این سه دبیرستان، مجبور به کناره گیری می شود و جای خود را به «هرمن بون» سیاه پوست (واشینگتن) می دهد...
هنگامی که شما فکر می کنید در بالای نردبان قرار دارید و سپس متوجه می شوید که نردبان را انداخته اند، گاهی اوقات شما باید خودتان را به چالش بکشید و موقعیت را به نفع خود تغییر دهید ...
پس از اینکه "ادیِ" کلاهبردار مبلغ هنگفتی را به یکی از بزرگترین خلافکاران محلشان بدهکار میشود، طرحی پیاده میکند تا در سریع ترین زمان ممکن پول به دست آورد. او برای اینکار یک مرد درشت هیکل به نام "والتر" را متقاعد میکند تا در مبارزات درون رینگ شرکت کند و پول بدست آورد...
یک بازیگر قدیمی پس از پشت سر گذاشتن یک حملهی قلبی مجبور میشود در یک ماجراجویی هیجانانگیز ، همراه با پسر سرد مزاج خود از یک سمت کشور به سمتی دیگر سفر کند و…...
یک پسر جوان که تحت تاثیر شخصیت مادربزرگ فوت شدهاش قرار گرفته است ، به یک مدرسهی شبانهروزی دورافتاده برای افراد استثنایی که تحت مدیریت یک سرپرست مرموز و همسرش میباشد ، فرستاده میشود. اما…...
سال 2013. امریکا پس از جنگی بزرگ، به صورت سرزمین ویرانی درآمده که مردم آن، گروهی جدا از هم و بدون دولت مرکزی زندگی می کنند. مردی سرگردان (کاستنر) اتفاقا به یک ماشین جیپ اداره ی پست امریکا بر می خورد و یونیفورم پستچی، مرده را می پوشد و با معرفی خود به عنوان پستچی به امید به دست آوردن غذا، شروع به تحویل دادن نامه های پانزده ساله می کند...
بر اساس رمان اسانس دایناسور؛ نوشته شده توسط نانسی پیکارد. هنگامی که یک زن جوان می آموزد که قاتل پدر و مادرش از زندان آزاد شده است، او مجددا دردهای قدیمی اش را به یاد می آورد که ...
مردی خجالتی و عصبی در دو دنیای مختلف زندگی می کند: بدست آوردن دختر رویاهایش با استفاده از یک فیلم موفق، و گذردان زندگی با شغلهای عجیب و غریب. دختر مورد علاقه او "آنجلیکا" که در همسایگی اش زندگی می کند، با عنوان یک مهاجر غیرقانونی و مادری مجرد درگیر زندگی خود است و...
یک مامور بیمه به اسم «جین» ( کاترین زتاجونز ) توسط کارفرمایانش مامور می شود تا وارد تشکیلات یک دزد مشهور جواهرات ( شون کانری ) شود تا او را تعقیب کرده و به دام بیندازد. سارق قبل از اولین کار مشترکشان که دزدیدن یک ماسک بسیار باارزش است، جین را تحت آزمایشها و تمرینات سختی قرار می دهد تا از او مطمئن شود. پس از موفقیت در این عملیات، سارق تصمیم می گیرد که برای سرقت یک قطعه هنری بسیار گرانبها که در محلی با سیستم های امنیتی بسیار قوی نگهداری می شود، اقدام نمایند...
داستان در مورد شهری خیالی در اواسط غرب است که خانه ی شخصیت هایی منحصر به فرد و کمی عصبی می باشد. "دواین هوور" صاحب ثروتمند یک نمایندگی خودرو است که در آستانه خودکشی می باشد تا اینکه...
داستان در سال 1950 و درباره زندگی دو پسر است که به سه دختر یکی از نجیب زادگان محلی به نام "لیلوید ابوت" علاقه دارند."جسی" و "داگ" تنها در سه چیز مشترک هستند،خانواده خود،میز تنیس و تعقیب دختران "ابوت"...
وکیلی به نام «رجی لاو» (ساراندون) پسر بچه ی یازده ساله ای به نام «مارک اسوای» (رنفرو) را تحت حمایت خود می گیرد تا از جانش محافظت کند؛ چرا که «مارک» از محل دفن سناتوری که به دست مافیا کشته شده باخبر است و حالا هم مافیا به دنبال او است و هم FBI.
«روبرتا گلس» (آرکت)، زن بیست و هشت ساله ای است که با شوهر بی تفاوتش، «گری» (بلوم)، زندگی کسالت باری دارد. او از طریق آگهی های دوست یابی روزنامه ها، می کوشد راه خلاصی برای خود پیدا کند و جذب یک سری آگهی می شود که نویسنده شان در پی دختری به نام «سوزان» (مادونا) است...
یک کارآگاه فاسد که مکان شاهدان تحت حفاظت را به مافیا می فروشد، هنگامی که قصد کشتن یک زن روسی زیبا و بی رحم را دارد به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد …
«جان کلاین» (گیر)، خبرنگاری است خوش آتیه که به واسطه ی مرگ همسر محبوبش، «مری» (مسینگ) در تصادف اتومبیل خرد و درهم شکسته است. «مری» درست پیش از تصادف تصویری تکان دهنده از موجودی شبیه شاهپرک را دیده بوده...
رسی (Percy) پس از آزادی از زندان، به شهری کوچک به نام جیلید (Gillead) می رود، جایی که شاید بتواند در آن از نو شروع کند. پرسی توسط هنا (Hannah) به کار گرفته می شود و به او در اسپیت فایر گریل (Spitfire Grill) کمک می کند. تا اینکه …