داستان زنی آسیب دیده که با پسر 7 ساله اش از دست شوهر سابق بدرفتار خود فرار می کند. در پناهگاه جدید و دورافتادهشان متوجه میشوند که هیولایی بزرگتر و ترسناکتر برای مقابله با آنها دارند.
پسربچهای یتیمی که برای ادامهی زندگی به عمارت عمویش میرود. او پس از مدت کوتاهی درمییابد که عمویش به همراه یکی از همسایهها دو جادوگر هستند که در تلاشند تا پیش از نابودی دنیا ، ساعتی را که در داخل یکی از دیوارهای عمارت جاسازی شده پیدا کنند. اما…
دو تا از بهترین دوستان بنام "آنا" و "بث" میخواهند برای آخر هفته یک سفر بزرگ را آغاز کنند و امیدوار هستند تا بتوانند مجددا ارتباطی که بین آنها شکسته شده را برقرار کنند و ...
"اوان" (کیانو ریوز) مرد متاهلی است که برای یک آخر هفته در خانه تنها است. دو دختر جوان با تقاضای کمک به خانه او پناه می آورند. "اوان" بزودی متوجه می شود آنها می خواهند با عوامل تحریک کننده او را اغفال کنند، بیخبر از اینکه او قرار است وارد یک موش و گربه بازی مرگبار شود...
یک مشاور حقوقی به نام آوا (مندی مور) تازهعروسی است كه درمی یابد پدر و مادرش (جیمز برولین و جین سیمور) كه او همیشه زندگی مشترك آنها را ایده آل میپنداشته، در آستانه طلاق گرفتن هستند. آوا كه مصمم است آنها را آشتی دهد...
درن شان، پسر نوجوانی است که برخلاف میلش و برای نجات جان دوستش مجبور به انجام کاری می شود که زندگی اش را به کلی تغییر می دهد. و آن کار چیزی نیست جز، تبدیل شدن به یک خون آشام!
براد و کیت در یک روز رویایی در سانفرانسیسکو با هم ملاقات می کنند و این آشنایی موجب ازدواج این دو می شوند . آنها پس از ازدواج برای تعطیلات برنامه ریزی می کنند تا به یک سفر رویایی بروند .اما همه چیز پس از رسیدن به فرودگاه و کنسل شدن پروازها به هم می خورد و …
در سالی که "آگوستین باروز" چهارده ساله می شود،پدر و مادر او از هم جدا شده و او را تحویل خانواده عجیب روانپزشکش "دکتر فینج" می دهند.بیماری روانی مادرش بدتر شده،او معشوقی بزرگتر از خود پیدا می کند،با دختر کوچک "فینج" رابطه برقرار می کند و گهگاهی هدایایی از یک فرد خیرخواه دریافت می کند و...
پس از یک رسوایی پیش بینی نشده، زندگی «ایوا» (هیلی داف) و «تنزا» (هیلاری داف)، وارثه های نوجوان، از این رو به آن رو می شود. اما این دو از شکست و عقب گرد بزرگ خود به صورت ابزاری برای عملی کردن قابلیت های واقعی خود بهره می گیرند....
«دن مورفین» که مدیر یک مجله ورزشی پرتیراژ است ناگهان مطلع می شود مجله از سوی کمپانی «تدی کی» که یک غول رسانه ای است خریداری شده است. کارتر که جوان ۲۶ ساله و تازه بدوران رسیده ای است از سوی کمپانی بعنوان مدیر جدید مجله انتخاب می شود. اما کارتر دن را اخراج نمی کند زیرا به تجربیات او نیازمند است بنابراین دن را بعنوان دستیارش انتخاب می کند و دن نیز بخاطر شرایط بد مالی اش اجباراً این شغل را می پذیرد. کارتر که مدتی است همسرش او را ترک کرده و قصد طلاق دارد احساس تنهایی می کند و بنابراین دن یک شب او را به خانه اش دعوت می کند. کارتر پس از آشنایی با خانواده دن به «الکس»، دختر او علاقمند می شود. حالا دن بیش از گذشته عصبانی است چرا که علاوه بر شغل اش، دخترش را هم از دست رفته می بیند...
دانش آموز سال آخر دبیرستانی که در کودکی به فرزندی قبول شده متوجه می شود که ارثیه ای بزرگ در انتظارش است.در این بین دوستانش برای کمک به او آماده می شوند...
داستان در مورد یک پسر دانشجو است که از منطقه روستایی به نیویورک آمده برای تحصیل. اما او برای پرداخت هزینه های تحصیلی اش باید سخت درس بخواند و در کنارش کار هم بکند. همین مسئله باعث می شود هم اتاقی هایش او را یک بازنده خطاب کنند و از خوابگاه او را بیرون کنند. حال او مجبور است در یک اتاق واقع در بیمارستان حیوانات شب را صبح کند. در آنجا او با دختری زیبا بنام دورا آشنا می شود که...
زندگی شخصی یک معلم دبیرستان به واسطه همکاری او با دانش آموزان برای انتخابات مدرسه، و ماجراهایی که در این رابطه در مدرسه رخ می دهد، کمی پیچیده می شود...
«جان مکلین» (بروس ویلیس) به همراه یک مغازه دار مجبور می شود در بازی یک بمب گذار شرکت کند، اما در همین حال تمام نیویورک را برای پیدا کردن آن فرد زیر پا می گذارد.
"جو" یک پیرمرد میلیونر است و به همین خاطر اعضای خانواده اش سخت تلاش می کنند تا به او نزدیک شوند، زیرا همه آنها طالب بخشی از امپراتوری وی هستند. اما متاسفانه "جو" آنقدر هم که خانواده اش فکر می کنند احمق نیست و او متوجه شده که اگر خانواده اش با او خوش رفتاری می کنند، تنها بخاطر پول است و...
زن جوانی به نام «کارلی ناریس» (استون) که تازه از همسرش جدا شده، در یکی از مجموعه های مدرن و شیک منهتن به نام «اسلیور» ساکن آپارتمانی می شود که قبلا در اختیار زن جوانی بوده که کشته شده است. «کارلی» با یکی از همسایه ها به نام «هاوکینز» (بالدوین) آشنا می شود. در ساختمان قتل هایی اتفاق می افتد و همسایه ای دیگر به نام «جک» که نویسنده ی داستان های جنایی واقعی است، «کارلی» را متقاعد می کند که «هاوکنیز» قاتل است…
«وین کامبل» نوجوان (مایرز) و دوستش، «گارت آلگار» (کاروی)، از زیرزمین خانه ی «وین» یک برنامه تلویزیونی کابلی به نام «دنیای وین» پخش می کنند و در آن افکار شخصی خود را در باب زندگی نوجوانانه یا موسیقی «هوی متال» با مردم در میان می گذارند. «بنجامین آلیور» (لو)، یک مدیر تلویزیونی زرنگ و جاه طلب به طور تصادفی این برنامه را می بینید و جلب آن می شود...
همسر یک دکتر که از وسواس شدید او به مدلهای قطار خسته شده است، روزهایش را با فکر کردن در مورد فرزندی که بعد از تولد رها کرده تا به فرزندی قبول شود، میگذراند. وقتی در یک کافی شاپ در حال غذا خوردن است، ناگهان با فرزندش روبرو میشود...
یک پسر جوان، در حالت سرگردان پیدا می شود و او هیچ خاطره ای از خودش به یاد ندارد و نمی داند چه کسی است. یک خانواده او را به خانهشان راه می دهند و با کنار هم گذاشتن سرنخ ها کمکش می کنند تا راه خانه اش را پیدا کند. در همین حین، آنها متوجه قدرت های خارق العاده ای درون پسر بچه می شوند که درون هیچ بچه یا حتی بزرگسالی وجود ندارد...
جولی، یک دختر روستایی می باشد، با رندی،که در شهر زندگی میکند،ملاقات می کند. آنها از دنیاهای مختلف هستند و عاشق یکدیگر میشوند.با وجود شرایط نامناسب و ممانعت دوستانشان،آن های ترجیح میدهد با یکدیگر بمانند که ...