«ژنرال کوسکوف» (کرابه) از مأموران اطلاعاتی روسیه، با کمک «جیمز باند» (دالتن) به غرب پناهنده می شود تا اطلاعاتی را درباره ی عملکرد «ژنرال پوشکین» (ریس دیویز) از دیگر فرماندهان کا.گ.ب. لو بدهد. «کوسکوف» را گروهی ضربتی می ربایند و «باند» در جست و جوی قضیه به خود او مظنون می شود.
در جریان غرق شدن یک کشتی انگلیسی بر اثر برخورد با مین در سواحل یونان، دستگاهی سری که تنها وسیله ی مخابره ی فرمان «آتش» به زیردریایی های مجهز به موشک های دوربرد نیروی دریایی انگلستان است، مفقود می شود. «جیمز باند» (مور) در مأموریتش برای یافتن دستگاه، درگیر رقابتی سخت با جاسوسان روسی می شود.
یک سفینه ی فضایی هنگام پرواز آزمایشی ربوده می شود. «جیمز باند» (مور) در مأموریتش برای یافتن ردی از سفینه، متوجه یک مرکز تحقیقات فضایی می شود در می یابد که این مرکز در اصل پوششی برای اعمال خلاف نابغه ی خبیثی به نام «هوگو دراکس» (لونسدال) است...
«جیمز باند» (مور) و یک جاسوسه ی روسی «سرگرد آنیا آماسووا» (باخ)، برای مقابله با نقشه های «کارل استرومبرگ» (یورگنس)، روان پریش که قصد نابودی جهان را دارد، هم راه می شوند. «استرومبرگ» دستیار دو متر و بیست سانتیمتری دندان فولادی اش، «کوسه» (کیل) را به مصاف «باند» می فرستد...
در قرن هجدهم در انگلستان، یک سوارکار نقابدار مرموز معروف به "مترسک"، یک گروه شورشی را رهبری می کند تا شهر رامنی مارش را از ظلم و ستم پادشاه جورج سوم و گروهک های دزدان دریایی در امان نگه دارند ...
سه مرد سالخورده که در جستجوی تجربه هیجان در زندگی خسته کننده خود هستند، با یکی از خدمتکاران "کنت دراکولا" برخورد می کنند. در یک مراسم شبانه، آنها دراکولا را به زندگی بازمی گردانند و...
"جوی آدامسون" و همسرش "جرج آدامسون""، توله شیری به نام "السا" را بزرگ می کنند. وقتی "السا" به سن بلوغ می رسد، "جوی" تصمیم می گیرد تا او را برای زندگی در حیات وحش دوباره آموزش دهد...
در سال 1936، یک پزشک هلندی که بیماران جذامی را در جنگل‌های اندونزی درمان می‌کند، با یک جادوگر محلی که از جادوی سیاه برای کشتن دشمنانش استفاده می‌کند، برخورد خطرناکی پیدا می‌کند و ...
گروهی از دانش‌آموزان در یک مدرسه موسیقی نخبه تصمیم می‌گیرند برای کاهش هزینه‌های زندگی خود یک آپارتمان مشترک داشته باشند و جایی برای تمرین با هم داشته باشند. آنها وارد ماجراهای زیادی می شوند، از جمله جعل هویت یک شخصیت مشهور و ...
دیپلمات بریتانیایی "هرینگتون برندی" با همراهی پسر خود "نیکولاس" پست جدیدش در اسپانیا را تحویل می گیرد. اما این موقعیت برای او که انتظار یک ترفیع را می کشید یک نا امیدی بزرگ تلقی می شود. این واقعیت که همسرش او را ترک کرده به نظر می رسد روی کارش تاثیر گذاشته تا اینکه او با باغبان جدید "خوزه" دوست می شود و...
زن جوانی که در تمام مدت زندگی اش مورد سو استفاده ی مردان قرار گرفته است، بالاخره مردی را پیدا می کند که باور دارد این مرد واقعا به او علاقه دارد. اما هنگامی که می فهمد این مرد هم به او خیانت می کند، بسیار عصبانی می شود و معشوقه ی دوست پسرش را به قتل می رساند.
نیروهای اطلاعاتی بریتانیا در خلال جنگ جهانی دوم، تلاش می کنند تا نیروهای آلمانی را از ایتالیا دور کنند. برای گمراه کردن آلمانها، جسد مردی با اسناد محرمانه تهیه و طوری قرار داده می شود که توسط مقامات اسپانیا پیدا و به آلمانها تحویل داده شود و...
زمان تجمع سالانه خودروهای قیمتی لندن است و "آلان" و "آمبورز" نمی خواهند اجازه دهند دوستی شان تلاشهایشان برای تحقیر یکدیگر را متوقف سازد.در میان راه حسادت آنها را به جائی می رساند که با هم بر سر زودتر رسیدن به لندن شرط بندی می کنند و...
سامرس (هوارد) که از کار خود در سرویس جاسوسی انگلیس برکنار شده، برای دور ماندن از هیاهو و بازیابی آرامش، به بوستانی در بیرون شهر می‌رود و در یک انجمن حشره‌شناسی به دسته‌بندی پروانه‌ها می‌پردازد. او در اقامتگاه خود با دختری آسیب‌پذیر به نام سوفی (سیمنز) آشنا می‌شود و...
یک دانشمند انگلیسی به همراه یک بمب اتمی از مرکز تحقیقات فرار می کند. در نامه ای که او به نخست وزیر ارسال کرده، اعلام می کند در صورت متوقف نشدن هر گونه تحقیق در این زمینه ظرف مدت یک هفته، او مرکز لندن را منفجر خواهد کرد و...
"فیلیپه" پسر یک دیپلمات و دوست خوب "بینز" خدمتکار، با پیچیدگیها و بهانه های زندگی بزرگسالان مغشوش شده است. او تصمیم می گیرد راز نگه دار باشد و از دوستان خود محافظت کند، اما وقتی او متوحه می شود "بینز" همسر خود را به قتل رسانده هیچکس به اطلاعات حیاتی او اهمیت نمی دهد و...
