مارکوس، هنگامی که همسرش را در صانحه ی دلخراش قطار از دست می دهد مجبور است به خانه دختر نوجوان خود، ماتیلد برود. این یک تصادف به نظر می رسید تا اینکه یک ریاضی دان که هم سفر او در قطار بود به همراه دو همکارش حاضر می شوند.
فیلمی علمی تخیلی که در بیست و دوم ژانویه سال ۲۰۲۱ اکران شد. در دنیای ناکجاآباد، جایی که هیچ زنی وجود ندارد، تمامی موجودات افکار یکدیگر را از طریق امواج تصویری، صوتی و گفتاری که صدا نامیده میشوند میشنوند.
داستان این فیلم درباره یک ملکه ی جوان است که با یک پادشاه دیوانه ازودواج کرده، او عاشق پزشکش میشود و آن دو با هم انقلابی که باعث تغییر کشور میشود را برپا می کنند...
چهار دوست که همگی معلم دبیرستان هستند یک تئوری را به آزمایش میگذارند. براساس این تئوری ، نگه داشتن میزان الکل خون در سطحی ثابت و مشخص باعث بهبود زندگی خواهد شد و…
فیلم “بر دروازه ابدیت” به روزهای پایانی زندگی ونسان ون گوگ، نقاش معروف هلندی در شهر آرل فرانسه میپردازد. عنوان این فیلم برگرفته شده از نقاشی رنگ روغنی است که ون گوگ زمانی که در جنوب فرانسه به سر میبرد، حدود دو ماه قبل از درگذشتش آن را کشیده بود. هر چند او در زمان حیاتش در گمنامی به سر میبرد و در تمام طول عمر خود تنها یک از تابلوهایش را فروخت، اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان قرن نوزدهم در جهان شناخته میشود و…
"فرانک" فروشنده مواد مخدر موفقی است تا اینکه معامله بزرگی انجام می دهد و توسط پلیس دستگیر می شود.او موفق می شود بسته مواد مخدر را در یک رودخانه بیاندازد اما با اینکار بدهی بزرگی به وجود می آورد.او مجبور می شود در دنیای زیرزمینی کپنهاک در جستجوی پول باشد...
اولین داستان جیمز باند ماموریتی بود به مقصد ماداگاسکار که در این ماموریت او در پی یک تروریست به نام مولاکاست. همه چیز بر طبق برنامه پیش نمیرود و باند برای اینکه بتواند به مخفی گاه تروریستها نفوذ کند تصمیم میگیرد که موضوع را بدون دخالت M16 بررسی کند...
موضوع فیلم در مورد یک جراح اعصاب می باشد که طی حادثه ای که برایش رخ می دهد دیگر قادر به ادامه کار نیست و از این رو تلاش می کند تا با علم جادوگری آشنا شود و از این قدرت برای حفظ عدالت جهان مبارزه کند. اما پس از مدتی ...
چهار تبهکار خرده پا در کپنهاگن،رئیس خود را فریب می دهند،آنها چهار میلیون کرونی را که قرار بود به او تحویل دهند برای خود بر می دارند.آنها در حال فرار به بارسلونا مجبور می شوند هفته ها در یک کلبه مخروبه مخفی شوند.به آرامی،یکی پس از دیگری آنها متوجه می شوند که دوست دارند آنجا مانده و یک زندگی جدید را آغاز کنند و...
«لوکاس» معلم مدرسه است و با دانش آموزان خود، رفتار صمیمی دارد. در زندگی شخصی، او تنها زندگی میکند و بعد از اختلاف با همسرش، در تلاش است با فراهم کردن شرایط و داشتن شغل ثابت، بتواند سرپرستی پسرش را پس بگیرد. در این میان، یکی از دانش آموزانش به اسم «کلارا»، موضوعی را مطرح میکند که «لوکاس» را نه تنها در مدرسه بلکه در زندگی شخصی خود نیز دچار مشکل میسازد.
«آرتور» (اوئن) شوالیه ی دلاور و مسیحی با ایمان، در تنگنای غریبی گیر افتاده: از یک سو مایل است به رم سفر کند و در خدمت مذهب و ایمانش درآید و از سوی دیگر، به شدت به سرزمینی که در آن به دنیا آمده، پای بند است. در حالی که انگلستان در کام شورش و بی قانونی فرو غلتیده...
در سال ۱۸۷۰ که مهاجران آمریکایی باعث قتل خانوادهی یک رهبر باند بد نام می گردند و مردم نیز به او خیانت کرده و ناجوانمردانه او را طرد می کنند، وی مجبور می شود به تنهایی به شکار قانون شکنان بپردازد...
در حالی که اروپا به سمت یک جنگ بزرگ به پیش می رود گروهی از تفنگداران با نام های دارتانیون ،آتوس ،پوریتوس و آرامیس مامور می شوند تا به هر شکل ممکن کاردینال ریشیلیو که با نقشه ها و توطئه هایش اروپا و بخصوص انگلیس و فرانسه را به سمت یک جنگ تمام عیار می برد متوقف کنند. فیلم بر اساس رمان مشهور الکساندر دوما ساخته شده است.
دانکن ویزلا ملقب به بلک کایزر از برترین قاتلان دنیا است. او تصمیم گرفته که حرفه خود را کنار بگذارد و خودش را بازنشسته کند. اما کارفرمای سابقش توطئهای علیه او برنامه ریزی کرده است که بلک کایزر را مجبور میکند تا با ارتشی متشکل از قاتلان جوانتر، سریعتر و بیرحم مبارزه کند، قاتلانی که هیچ چیز جلودار آنها نیست و هر کاری میکنند تا وظیفهای که به آنها محول شده است را درست انجام دهند…
“ویل گراهام” یک مأمور اف.بی.آی ـه،که تخصص و روش ویژهایی در دستگیری قاتلین زنجیرهایی داره. روش اون به این شکل هستش که در دستگیری قاتلین از کمک روان پزشکهای حرفهایی هم بهره میبره. او به کمک “هانیبال لکتر” که روان پزشکی متخصص ـه در دستگیری قاتلین بسیار موفق ظاهر میشود، امّا چیزی که نمیدونه اینکه خودِ “هانیبال” یک قاتل سریالی بسیار خطرناک ـه.
خطی باریک بین پول و وفاداری وجود دارد. "توماس" که یک شرکت سرمایه گذاری را اداره می کند، به جرم قتل شریک تجاری خود دستگیر می شود. وقتی او تلاش می کند با وکیل خود تماس بگیرد، تلفن توسط شخصی که او تصور می کرد سالها قبل خودکشی کرده پاسخ داده می شود و...
"جیکوب" مرد جوانی است که به بدست آوردن همه خواسته هایش عادت کرده. او سالهای زیادی را با خوشحالی نزد شریک زندگی خود "یورگن" سپری کرده و یک روز تصمیم می گیرد سوال بزرگی از او بپرسد و...
"سون" و "بیانه" برای یک قصابی در شهر کوچکی در دانمارک کار می کنند.آنها که از غرور رئیس خود به ستوه آمده اند،تصمیم می گیرند قصابی خود را تاسیس کنند.پس از شروعی ناامید کننده،اتفاقی تاسف بار همزمان با سفارش مقدار زیادی گوشت به وقوع می پیوندد و...
در دهه 1980، در شمال نروژ، دختر کوچکی به نام "دینا" بطور اتفاقی موجب مرگ مادرش می شود. پدر او از بزرگ کردن او امتناع کرده و او را به خدمتکاران خانه می سپارد. "دینا" با تنها دوست خود که کارگر اصطبل است در تنهایی و انزوا بزرگ می شود و...
"هاربور" خوش قلب تمام زندگی خود را صرف مراقبت از برادر کوچک خود "ویلبر" کرده است. آنها جدا نشدنی هستند و وقتی در سی سالگی پدر خود را از دست می دهند، فروشگاه اجناس دست دوم او را به ارث می برند. روزی "آلیس" به همراه دختر کوچک خود وارد فروشگاه می شود و...
بازیگری موفق پس از مرگ ناگهانی دختر جوانش کنترل زندگی خود را دست می دهد. شانسی دوباره برای شروع زندگی جدید به او داده می شود اما همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست...
"ایوان" کشیشی در کلیسای یک روستا است که به خاطر سیب هایش که در درختی بزرگ جلوی کلیسا بزرگ شده اند شناخته می شود. او انسان عجیبی است. دنیا را با عینک خوشبینی می بیند و معتقد است با شیطان در حال جنگ است. "آدام" یک نئو نازی سرسخت است که به کلیسا برای انجام خدمات اجتماعی محکوم می شود. او به خود قول می دهد که ایمان "ایوان" را در هم بشکند...
"سیسلی" پس از اینکه نامزدش در یک حادثه رانندگی مجروح شده و از کمر به پائین فلج می شود دچار افسردگی عمیقی می شود. او با "نیل" پزشک بیمارستانی که نامزدش بستری است رابطه ای مخفیانه آغاز می کند.رابطه ی آنها وقتی پیچیده می شود که مشخص می شود همسر این پزشک راننده ای است که با نامزد او تصادف کرده است...
لئو و لوئیس زن و شوهری جوان هستند که در شهر کپنهاگن زندگی می کنند. لئو اغلب با دوستانش بیرون می رود در صورتی که لوئیس بیشتر در خانه می ماند. اما زمانی که لوئیس به لئو می گوید که حامله است، لئو از او دلسرد می شود و فاصله می گیرد. روز به روز خشم و عصبانیتش علیه لوئیس بیشتر می شود تا اینکه...
فروشنده اسبی به نام "میشائیل کلهاس" در قرن شانزدهم به همراه خانواده خود زندگی خوبی را سپری می کند. وقتی لردی با وی با بی عدالتی رفتار می کند، کلهاس ارتشی را فراهم ساخته و برای بدست آوردن حق خود به مبارزه میکند...