در شهر متحد گوسفندان و گرگ ها، زندگی با آرامش و صلح جریان دارد تا این که دو مهمان ناخوانده وارد آن می شوند. یک روباه قطبی و یک میش کوچک. هیچ کس از آن ها انتظار نداشت که خطری مرگبار را برای این سرزمین به ارمغان بیاورند. برای غلبه بر این خطر تنها راه، همکاری با یکدیگر است. تنها کار گروهی می تواند مشکلات بزرگ و چالش های جدی را حل کند چرا که قدرت در اتحاد است.
“اورم” در سرزمین جن ها به همراه مادربزرگش زندگی میکند و در معدن نیز مشغول کار است. او که به همه قول داده دیگر دروغ نگوید، برای ازدواج با پرنسس به قصر پادشاه می رود که باد شمالی پرنسس را میدزدد و…
