هنگامی که جهان توسط طاعون ایجاد شده توسط ارباب شیطانی هرج و مرج گرفتار می شود، و انسان ها به موجودات هار تبدیل می شوند، بشریت تنها می تواند توسط سه زن جوان، از فرزندان یک الهه، با قدرت جلوگیری از شر هرج و مرج نجات یابد...
گروهی از دوستان برای برپایی جشنی گردهم میآیند اما همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود. یکی از دوستان گم شده و مشخص میشود که محل اقامت آنها برای کار دیگر رزرو شده بوده است.
یک حادثه ی تلخ منجر به مرگ 15 توریست در شب هالووین و در خانه ای خالی از سکنه می شود و بعد از گذشت پنج سال عده ای مستند ساز می خواهند برای کشف حقیقت در مورد مرگ آنها به آن خانه بروند ...
سه دوست دانشگاهی در یک مهمانی بزرگ شرکت می کنند. حادثه ای رخ می دهد که دوستی میان این سه نفر را به چالش می کشد و حتی ممکن است نتوانند از آن جان سالم به در ببرند...
برخی می کشند تا آنرا بدست آورند. او می کشد تا از آن حفاظت کند. در آینده ای نه چندان دور، هنگامی که زمین به ویرانگاهی بایر تبدیل شده است، یک دلاور و رزمجوی آمریکایی بنام الی تلاش می کند تا با حفظ راز کتاب مقدس خود آینده بشریت را نجات دهد...
«سام ویتوسکی» اکنون اتوبوت ها را به حال خود رها کرده و تصمیم گرفته یک زندگی معمولی داشته باشد. اما زمانی که ذهنش با علائم مرموزی پر می شود، «دسپتیکون» ها به دنبال او می افتند، و او بار دیگر به نبرد تبدیل شوندگان باز می گردد.
بتمن به کمک سرگرد جیم گوردون و دادستان جدید هاروی دنت، شهر را از وجود آخرین خانوادههای تبهکاری پاک می کند. همکاری این سه نفر ظاهرا موثر واقع میشود، اما طولی نمی کشد که خود را در مقابل هرج و مرج های یک تبهکار نو پا بنام جوکر، عاجز می بینند.
راب و بتی دختر و پسر جوانی هستند که زندگی مشترکشان را در نیویورک آغاز می کنند. چند هفته بعد قرار است راب برای انجام یک ماموریت کاری عازم کشور ژاپن شود، بنابراین تمام دوستان راب در خانه او گرد هم می آیند تا برایش یک مهمانی خداحافظی برگزار کنند. در ادامه ناگهان سر و صدای وحشتناکی از بیرون شنیده می شود و آنها در میابند نیویورک در حال نابودی است. آنها نمی دانند چه اتفاقی رخ داده است و بنابریان عازم خیابان می شوند و در ادامه در می یابند یک هیولای غول پیکر به شهر حمله کرده است. بتی در یک آسمان خراش در حال ریزش گیر افتاده و راب تصمیم می گیرد او را نجات دهد.