لیان دختر بلوند 16 ساله و نوه ی یک سرمایه دار ثروتمند در زمینه ی کشتی سازی به نام وون آملونگن است که سال ها پیش در جنگلی گم شده و توسط یک قبیله ی بومی بزرگ شده است. طی یک عملیات جستجو لیان پیدا شده و نزد پدربزرگ خود باز می گردد. شونینگ که نوه ی دیگر این سرمایه دار، سرپرست کارخانه و نیز وارث احتمالی ثروت وون آملونگن است، به هر راهی دست می زند تا لیان را از سر راه خود بردارد.