داستان در روز بيستمين سالگرد ازدواج مانوئلا و جرمان شروع مي شود. وقتي هنوز جشن برپاست جرمان و معشوقه اش که بهترين دوست مانوئلا است تصميم به فرار مي گيرند. وقتي مانوئلا متوجه اين قضيه مي شود که خيلي دير شده است. جرمان او و دخترانش را ترک کرده است در حالي که يک سري کارهاي مشکوک در سيستم مالي شرکت خود انجام داده است …